جدول جو
جدول جو

معنی گیتی خرام - جستجوی لغت در جدول جو

گیتی خرام
گردشگر، کسی که به منظور سیاحت و شناخت مکانی به آنجا سفر می کند، جهان نورد، سائح، رهگیر، جهانگرد، توریست، سیّاح، گیتی نورد
تصویری از گیتی خرام
تصویر گیتی خرام
فرهنگ فارسی عمید
گیتی خرام
(حُ شِ)
آنکه تمام گیتی را گشته باشد. (آنندراج) (بهار عجم) ، کنایه از پادشاهی که سرتاسر گیتی را سیر کرده است:
همه کردۀ شاه گیتی خرام
در این یک ورق کاغذ آرم تمام.
نظامی
لغت نامه دهخدا
گیتی خرام
کسی که سراسر گیتی را سیاحت کرده باشد، پادشاهی که همه کره زمین مسخر اوست
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گیتی آرا
تصویر گیتی آرا
آرایندۀ گیتی، جهان آرا، عالم آرا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیتی خدا
تصویر گیتی خدا
خداوند گیتی، پروردگار، کنایه از پادشاه
فرهنگ فارسی عمید
(خِ / خَ / خُ)
عمل گیتی خرام
لغت نامه دهخدا
(خُ)
خدای گیتی. پروردگار جهان. آفرینندۀ جهان:
چو نیکی نمایدت گیتی خدای
تو با هر کسی نیز نیکی نمای.
اسدی.
جوانمرد گفت ای ز گیتی خدای
به پیغمبری خلق را رهنمای.
نظامی.
نظر کن در این جام گیتی نمای
ببین آنچه خواهی ز گیتی خدای.
نظامی.
، کنایه از پادشاه باشد
لغت نامه دهخدا
آرایش دهنده گیتی، عالم آرای، (ناظم الاطباء) :
سپهری برین گونه برپای کرد
شب و روز را گیتی آرای کرد،
فردوسی،
ای بار خدای گیتی آرای
بربندۀ پیر خود ببخشای،
سعدی،
، خداوند و خالق گیتی، (آنندراج) (بهارعجم)، از اوصاف پادشاه باشد، (از آنندراج) (از بهار عجم) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) :
شه گیتی آرای خورشیدبخت
که بر تارک چرخ بنهاد تخت،
فردوسی،
،
نوعی از گل سرخ نیک منظر و رعنا که از بصره آورند و پرهای آن را مدتی میتوان نگاه داشت و چون آن را در لای لباسها نهند بوی خوش به آنهامیدهد شبیه به بویی که مرکب از بوی مشک و عنبر باشد، (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) (ناظم الاطباء)، رجوع به گل گیتی شود
لغت نامه دهخدا
آرایش دهنده گیتی،
خالق گیتی که کنایه از خداوندگار باشد، (یادداشت مؤلف)، رجوع به گیتی آرای شود
لغت نامه دهخدا
(سَ دَ)
سیر کردن در گیتی. سیاحت کردن در جهان
لغت نامه دهخدا
تصویری از گیتی خرامی
تصویر گیتی خرامی
عمل گیتی خرام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیتی آرای
تصویر گیتی آرای
عالم آرای، آرایش دهنده گیتی، خداوند و خالق گیتی
فرهنگ لغت هوشیار